گفتگو با اما واتسون
همراه با بیوگرافی
تولد..........................................................................................................................
اما شارلوت دیوره واتسون در ۱۵ اوریل سال ۱۹۹۰ در اکسفورد انگلستان به دنیا امد. والذینش ژاکلین و کریس واتسون هر دو وکیلند در حال حاضر از هم جدا شده اند. او یک برادر هم به نام الکس دارد که سه سال از خودش کوچکتر است.
کودکی......................................................................................................................
اما واتسون همانند یک کودکی معمولی در شهر اکسفورد بزرگ شده است. شهر اکسفورد فاصله ی زیادی از لندن ندارد و شهرت اش هم بیشتر به خاطر دانشگاه اکسفورد است. او بیشتر وقتش را با برادرش می گذراند و دو گربه به نام های (( بابلز )) و (( دومینو‌)) دارد. از رفتن به مدرسه لذت می برد. ( البته از جغرافی و ریاضی زیاد خوشش نمی اید ) ا درست مثل خودم و از میان ورزش ها هم به هاکی/ قایقرانی/ تنیس/ و بازی ای به اسم راندرز ( که خیلی شبیه بیسبال است ) علاقمند است. اما واتسون به مدرسه ی دراگون که یک مدرسه ی خصوصی است می رود و دوستان زیادی در انجا دارد. او در اکثر نمایش های مدرسه بازی کرده است. از جمله در نقش های مورگان لافی در ارتور : سالهای جوانی/ پرستو در پرستو و شاهزاده/ اشپز عصبانی در الیس و سرزمین عجایب و در نقش اصلی شاهزاده ی خوشحال. او همچنین در کلاس های استیجکچ که در سراسر انگلستان شعبه دارد یک دوره اموزش بازیگری دیده است.
شرکت در ازمون بازیگری برای نقش هرمیون:
واتسون می گوید از سه سالگی دوست داشته بازیگر شود از بازی کردن در نمایش های مدرسه همیشه لذت می برده ولی بزرگ ترین فرصت زمانی که دست اندرکاران فیلم هری پاتر در جای جای انگلستان در جستوجوی بازیگران کودک برای اولین فیلم این مجموعه بوده اند برای او پیش امده است. (( پدرم اولین و دومین کتاب را برایم خوانده بود و هم زمان با خواندن کتاب سوم در ازمون بازیگری برای نقش هرمیون شرکت کردم. ان زمان یکی از بزرگترین طرفداران کتاب بودم.)) همه ی متقاضیان در سالن ورزشی مدرسه ی واتسون جمع شده بودند و بازی گردان ها از کارکنان مدرسه می خواستند که دانش اموزان با استعداد را به انها معرفی کنند. یکی از معلم ها هم اما واتسون را به انها معرفی کرد. (( اول همه چیز به نظرم یک شوخی امد. من در اولین ازمون موفق شدم و قرار شد که در ازمون بعدی هم شرکت کنم. ازمون دوم جدی تر به نظر می رسید. در این ازمون حتی از بازی من فیلمبرداری هم شد.))
پس از موفقیت در ازمون دوم واتسون به استودیو های لیوسدن در خارج از لندن دعوت شد.
سپس او و راپرت گرینت با تهیه کننده ی فیلم دیوید هیمن دیدار کردند و او از انها پرسید که ایا دوست دارند که در نقش ران و هرمیون بازی کنند یا خیر. ((این یک لحظه ی فوق العاده بود. پدرم بیرون ایستاده بود و فکر می کرد که من باید در یک ازمون دیگر شرکت کنم.)) اما واتسون در ابتدا مطمئن نبود که نقش هرمیون به او سپرده شده است . (( در حالی که به یک نقطه خیره شده بودم. بی حرکت ایستاده بودم. فکر کنم پنج دقیقه بی حرکت ایستاده بودم ... باور نکردنی نبود.)) این پیشنهاد نقطه ی عاطفی در زندگی واتسون بود. ترسناک ترین چیزی بود که تا به حال برایم اتفاق افتاده بود/ بزرگترین چیزی بود که تا به حال برایم اتفاق افتاده بود/ بهترین چیزی بود که تا به حال برایم اتفاق افتاده بود...))
هری پاتر و سنگ جادو..................................................................................................
سر انجام بازی در نقش هرمیون به اما واتسون واگذار شد. همان طور که حتما می دانید داستان هری پاتر و سنگ جادو را که همه می دانید چه اتفاق هایی می افتد؟ بنابراین می ریم سر ادامه ی اصل مطلب. واتسون خیلی زود درگیر فیلم برداری هری پاتر و سنگ جادو می شود. (( بازیگری انگونه که از دور به نظر می رسد خیلی هم اسان نیس. تو مجبوری صبح خیلی زود از خواب بلند شوی. درست قبل از ساعت شش راه بیفتی. من ترجیح می دهم صبح ها دیرتر از خواب بلند شوم ولی شبها دیرتر برگردم این طوری خیلی بهتر است.)) بازیگری همچنین به معنای انجام چندین و چند باره ی صحنه هاست. (( خیلی خسته کننده است که یک صحنه را بیست مرتبه تکرار کنی. بازیگری در عین حال بسیار جذاب هم هست. چون هر روز در صحنه ای متفاوت با ادم های متفاوت کسب تجربه می کنی.)) بازی کردن در برخی صحنه ها مثل صحنه ی ترول در هری پاتر و سنگ جادو نیز بسیار مشکل است. (( دستشویی دخترانه شش اتاقک داشت و من می بایست به زیرشان می رفتم. گروه صحنه یک تشک ایمنی زیر انها قرار داد ولی همین کار را بسیار سخت تر کرد. فقط سی سانتی متر فاصله داشت و سر من هر بار که می بایست به زیر یکی شان بروم به شدت به انها می خورد. من مجبور بودم حین گریز از دست ترول زیر کاسه های دست شویی بخزم خیلی خنده دار بود! ))
واتسون از کار کردن با کریس کلمبویس بسیار راضی است. او به واتسون کمک زیادی کرد تا به یک ستاره ی مشهور تبدیل شود. (( او خیلی خوب اب بچه ها راه می اید و باعث شد که حین فیلمبرداری بیش از حد احساس راحتی کنم. کلمبوس کارگردان بزرگی است. البته کمی هم سخت گیر است و عادت های خاص خود را دارد...)) واتسون بر خلاف حضور چندین ماهه در صحنه ی فیلمبرداری هری پاتر و سنگ جادو مجبور بود مثل دیگران منتظر نمایش فیلم بماند و پس از تماشای فیلم متوجه شد که از عهده ی نقش هرمیون خیلی خوب بر امده است. (( این احساس را داشتم که انها درست همان تصورات مرا از کتاب در فیلم به تصویر کشیده اند. اخر فیلم دقیقا همان چیزی بود که تجسم می کردم. فکر می کنم همه ی بازیگران بعد از دیدن خود در فیلم احساسی شبیه احساس من ( وقتی اولین بار فیلم را دیدم ) دارند. هر بازیگری پیش خود می گوید وای انها بهترین دیالوگهای مرا حذف کرده اند. وای در این صحنه خیلی بد به نظر می ایم. وای موهایم خیلی افتضاح شده و... من در خلوتم خود را خیلی مورد انتقاد قرار می دهم. اما وقتی همراه دیگران فیلم را می بینم می گویم فوق العاده است.))
هری پاتر و تالار اسرار..................................................................................................

بازی در فیلم دوم برای واتسون بسیار اسان تر بود. (( از حضور در صحنه ی فیلم برداری هری پاتر و تالار اسرار بسیار بیش تر از اولین فیلم لذت بردم. (ما) دیگر اموخته بودیم چگونه بازی کینم گروه را می شناختیم با کارگردان دوست شده بودیم و دقیقا از انچه که انجام می دادیم اطلاع داشتیم. من فیلم دوم را بیشتر از فیلم اول دوست دارم و فکر می کنم دومی خیلی بهتر از اولی است.)) اما واتسون و روپرت گرینت و دنیل ردکلیف قرار است در نقش هرمیون/رون/و هری در فیلم سوم ( که هم اکنون در مرحله ی تولید است) هم ظاهر شوند. اما بعد از این فیلم کسی دقیقا نمی داند چی پیش می اید. به خصوص با توجه به این که بازیگران کودک خیلی سریع تر از شخصیت های روی پرده بزرگ می شوند.
واتسون بازی کردن در نقش هرمیون که هم سر گرم کننده هم ازار دهنده هم دوست داشتنی و هم دشوار است را خیلی دوست دارد.(( هرمیون خیلی ریاست طلب است/ خیلی خر خون و عزیز دردانه استاد هاست!‌)) گاهی اوقات دیالوگ های هرمیون مشکلاتی برای واتسون ایجاد کرد. (( فکر می کنم هرمیون هنگام صحبت کردن همیشه می گردد تا سخت ترین کلمات را پیدا کند. برخی از این کلمات واقعا قلمبه سلمبه هستند. او همیشه از جملات طولانی و کلمات پیچیده استفاده می کند. کلماتی که گاهی خودم هم معنی شان را نمی فهمم... با این همه هرمیون دیالوگ های جالبی دارد. البته این دیالوگ ها وقتی مجبور باشی به سرعت ادایشان کنی خیلی سخت تر هم می شوند. هنگام فیلمبرداری باید سعی کنی همه شان را به یاد اوری. اما ذهنم انباشته از اطلاعات مختلف است و ممکن است انچه به یادت می اید همان دیالوگ نباشد ولی به هر حال بالاخره مجبوری از جایی شروع کنی. در عین حال سعی کنی در معرض تابش نور قرار بگیری تا دوربین تو را ببیند مانع از دیده شدن بازیگری که پشت سرت است نشوی و همزمان دیالوگ هایت را تمام و کمال بگویی.))
به نظر می اید واتسون خود در زندگی دارای برخی از خصوصیات شخصیت هرمیون باشد. البته باید گفت نه تمام خصوصیات. او از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است. گاهی عصبانیت دیگران را بر می انگیزد و در عین حال احساساتی و راست گوست. او حین کار در فیلم هری پاتر شخصیت هرمیون را خیلی بهتر شناخته و برخی خصوصیات را از او وام گرفته است. (( من شیوه ی او را خیلی دوست دارم. بازی کردن در نقش او ( هر چی جلوتر می روم) برایم جذاب تر می شود. هرمیون بزرگتر شده و رفته رفته برای خود مستقل تر می شود. عیب جویی هایش هم دارد کم تر می شود.)) بازی در کنار ستاره گان مشهور برای یک بازیگر جوان بلند پرواز بی شک بسیار هیجان انگیز می باشد. (( این خیلی خیلی وصف ناشدنی و عالی است. ملاقات با گیلدوری لاکهارت برای من بسیار هیجان انگیز بود ... خوب باید هیجان انگیز می بود. چون من قرار بود کنت برانا را ببینم. او بازیگر فوق العاده ای است ... او خیلی با مزه و شوخ است. فروتنی خاص خود را هم دارد. خلاصه دوست خیلی خیلی خوبی است .))
ترکیب بازیگری و تحصیل................................................................................................
بازیگران کودک فیلم هری پاتر سه تا پنج ساعت در روز کار می کنند و در مواقعی که سر صحنه نیستند نزد یک معلم خصوصی اموزش می بینند تا درس های مدرسه را فراموش نکنند. (( هر یک از ما جداگانه اموزش می بیند و تقریبا به اندازه ی نصف زمانی که در مدرسه ی عادی حضور داریم. درس می خوانیم مجبوریم بیشتر درس بخوانیم چون فقط ماییم و معلم مان. در یک کلاس عادی زمان به سرعت می گذرد. چون معلم با بچه های زیادی سر و کار دارد ولی در سر صحنه معلم تمام وقتش را صرف ما می کند. البته درس خواندن در سر صحنه ی فیلمبرداری مزایای دیگری دارد. ما هیچ وقت تکلیف نداریم و این خیلی عالی است. هیچ وقت هم جریمه نمی شویم که این عالی تر است. )) واتسون مدرسه رفتن را خیای دوست دارد و وقتی در صحنه ی فیلمبرداری است دلش برای دوستانش خیلی تنگ می شود اما او مانند هرمیون در درس خواندن زیاده روی نمی کند. (( کتاب ها ذهن مرا خیلی به خود مشهور نمی کنند/ مدرسه و تکالیف ان هم همین طور. من هیچ وقت نگران رویارویی با مشکلات نیستم ... خلاصه من در این موارد شباهتی به هرمیون ندارم و در کنار مطالعه فعالیت های علمی و ورزشی می کنم. در مدرسه بازی می کنم و معمولا پیش دوستانم هستم. در خانه ماندن را خیلی دوست دارم. می دانم برای هرمیون هم سخت است که به دور از خانه در هاگوارتز باشد.)) به نظر می رسد که واتسون در برابر دوستانش به خوبی از پس شهرت بر امده است. (( هفت سال است که به مدرسه می روم و دوستان خیلی خوبی دارم. انها نسبت به کار من خیلی علاقمند و کنجکاو هستند و رفتار هیچ کدامشان تا به حال با من عوض نشده است. من هنوز انها را می بینم و همراهشان به سینما می روم. البته تماس با انها هنگام فیلمبرداری با انها خیلی سخت است. اما من سعی ام را می کنم تا رابطه ام با انها قطع نشود ... ))
کنار امدن با شهرت......................................................................................................
واتسون پس از اکران هری پاتر و سنگ جادو در سال ۲۰۰۱ مبدل به چهره ی بسیار مشهوری در عالم سینما شد. موفقیت هری پاتر و تالار اسرار در سال ۲۰۰۲ نیز بیش از پیش بر این شهرت افزود. (( مردم در خیابان اغلب جلوی من را می گیرند و اغلب می گویند سلام هرمیون. من هم سلام می دهم و برمی گردم. اما این ترسناک است . خیلی ترسناک است که فقط تو را روی پرده ی سینما دیده باشند و بعد همه چیز را درباره ات بدانند. تو همیشه در حال تماشا شدن هستی. بعضی ها خیلی خوبند . اما برخی دیگر فقط به تو زل می زنند. درست مثل این که تو یک تابلوی نقاشی هستی. نه یک ادم معمولی با احساساتی عادی .))
اکنون طرفداران واتسون نامه های زیادی برای او می فرستند که بعضی شان برای او خیلی خوشایند است. (( روز تولدم یک خرس بزرگ عروسکی سفید برایم فرستادند. خیلی بزرگتر از خودم است. انها ان را از طریق پست فرستاده بودند ! خیلی براین عجیب بود انها هیچ وقت مرا ندیده بودند.))
بازی کردن در یک فیلم بزرگ دستمزد بزرگی را هم به همراه دارد. البته اما واتسون به این جنبه از کارش زیاد اهمیت نمی دهد.
والدینش پولها را برایش در بانک گذاشته اند و او می گوید در سن بیست و یک سالگی تصمیم خواهد گرفت که با انها چه کند. به نظر می رسد بازیگری زندگی او را چندان تحت تاثیر قرار نداشته باشد. او هنوز مثل یک کودک معمولی زندگی می کند.
(( من هنوز بیشتر وقتم را با برادرم می گذرانم/ در همان رختخواب قبلی ام می خوابم/ دوستان قبلی ام را می بینم و سعی می کنم یک زندگی عادی داشته باشم. باید بگویم تنها تغییری که کرده ام این است که سرم شلوغ تر شده است و باید هر روز کارهای زیادی را انجام بدهم.))
سرگرمی ها و دیگر علایق.............................................................................................
واتسون با اصرار می گوید گر چه کتاب و مدرسه رفتن را دوست دارد اما مثل هرمیون خره ی کتاب نیست. او خرید کردن را خیلی دوست دارد. بزرگترین جایزه اش بهد از فیلم هری پاتر این بود که پدر و مادرش به او اجازه دادن در لباس خریدن ولخرجی کند. (( من موقع مدرسه رفتن روپوش می پوشم اما شلوار پاچه گشاد هم دارم. شلواری که مادرم اصلا از ان خوشش نمی اید.)) واتسون به موسیقی پاپ علاقه دارد. به عنوان یک بازیگر سعی می کند از بازیگرانی چون جولیا رابرتز / جان کلیز / گلدی هاون الگو بگیرد. واتسون امیدوار است که در سن ۱۸ سالگی یک بورس تحصیلی برای تحصیل در رشته ی هنر در دانشکده به او تعلق بگیرد.
فیلمشناسی اما واتسون.............................................................................................
هری پاتر و سنگ جادو ۲۰۰۱
هری پاتر و تالار اسرار ۲۰۰۲
هری پاتر و زندانی ازکابان ۲۰۰۴
...............................................................................................................................
امیدوارم این گزارش را بپسندید چون خیلی براش زحمت کشیدم بیوگرافی دنیل ردکلیف و روپرت گرینت هم در مقاله ی بعدی می نویسم.
با تشکر
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد